م مثل مادر

سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۰۵ ب.ظ
نویسنده : خانم ۲۹۱۲

چالشی رو بلاگردون راه انداخت. با موضوع اگر مادر باشی چطور رفتار میکنی.

من در زمینه مادر شدن کم تجربه نیستم. به همه هم گفتم من تا همین الان مادر ۶ تا بچه بودم:))) حالا نه ممتد اما منقطع بوده. شاید خودم بچه ای به دنیا نیاوردم ولی به اندازه بچه نداشته خودم دوسشون دارم. منظورم خواهر زاده و برادر زاده هام هستند. 

اما خب بریم سراغ رئوف و زینب خودم :))) ما باهم خیلی رفیقیم. درسته با این وضعی که مادرشون برداشته یکم اختلاف سنیمون زیاد میشه اما مهم دله، دله منم خیلی بچه هامو دوست داره. برای تربیتشونم تصمیم ندارم کار خاصی انجام بدم. اما من و او (او منظورم همسرم) قراره برای تربیت خودمون سنگ تموم بذاریم (این متن رو حتماً قبل ازدواج میدم همسرم بخونه ((:). نتیجش رو هم تو بچه ها میبینیم به احتمال قوی. چون بچه هر چی ببینه و بشنوه رو یاد میگیره. و همون موارد رو عینا بدون مو لا درز رفتن انجام میده خودت هم انگشتت به دهن میمونی که چجوری واقعا!؟

و تا 6 سالگی بچه هامو مهد نمیفرستم. ما حالمون باهم خوبه :)

خب این از تربیت بچه ها:))

اما به قول ام شهر آشوب بچه داری اسون نیستااا، سوهان روحت میشن.(مواردی که میگم با گوشت و پوست خودم حس کردم) روزایی میرسه که شدیدا کم خوابی داری اما بازم باید شب بیداری بکشی چرا؟! چون مثلا بچه داره دندون درمیاره، دلش درد میکنه ... شب به جای خواب کلا جیغ میزنه. با این حال اینا قبول بالاخره بچه حالش خوب نیست. اما بچه ای هم هست که کم خواب و نصف شب تو رو مجبور میکنه در حالی که مثل کوالا بهت چسبیده عرض و طول خونه رو بپیمایی تا بلکه چشم هاش گرم بشه و بخوابه.  باز اینم خوبه بعضی بچه ها فقط پتو و تاب دادن چشماشونو گرم میکنه:/اونجاست که شونه ها و کتفت از جا درمیان تا بخوابه. بعضی هام حتماً باید صدای سشوار و جارو برقی بشنوند تا بخوابند. به اصطلاح لالایشون این صدای دلخراش. 

فکر کن بچه بد غذا باشه بعد تو مجبوری به هر راهی واصل بشی تا یک قاشق غذا بذاری دهنش، که اقااا هواپیما رو ببیننننن ، حالا که غذاتو نمیخوری میدم بابا بخوره... اگه غذاتو بخوری اون کلیپی که دوست داری پخش میکنم. بماند که گاهی مجبوری دنبالش بدویی تا غذاش تموم بشه. البته این مواردی که گفتم شیوه های تربیتی خانمهای برادر و خواهرم بوده چون بچه هاشون منو پیر میکنند تا غذا بخورند. رئوف و زینب من اینجوری نیستند و میدونند اگر غذا رو سر سفره و سر وقت نخورند دیگه تا وعده بعدی غذایی موجود نیست و گشنه میمونند:| 

علی الظاهر مادر منطقی و قانون مندی هستم:)) مطمئنم رئوف به من میره اما برای زینب مشکوکم احتمالا به باباش بره. البته بابای بچه ها هم منطقیه به احتمال زیاد. 

و...

اره خلاصه داشتم میگفتم مادر بودن واقعا وظیفه ای بس خطیر و دشواره. گاهی حتی اگر نخواهی هم فدا میشی. البته همه اینا با خنده ها و نگاه کردن به چشمهای بچه ها قابل هضم و دوباره انرژی میگیری. تا بیشتر خودتو فدا کنی :دی

سلام بانو...

چقدر با مدل مادری‌ات موافق بودم... بویژه دوجاش:

برای تربیت بچه کار خاصی نمیکنم، بجاش با همسرم برای تربیت خودم سنگ تموم میذارم

و: تا ۶ سالگی نمیذارم‌شون مهد، ما با هم خیلی رفیقیم...

 

 

ان شاالله... به خیر و سلامتی، همسر شدن و مادرشدن‌تون

سلام خانم...
ممنون از نظر لطفت ^_^

ان شاءالله 
ممنونم عزیزم💚

آخیی...چه مامان مهربونی 

چه اسم های زیبایی 

چه پدر منطقی ای 

چه خوب که حالتون با هم خوبه و مهد تا شش سالگی نمیرن

 

 

^_^

ممنون که وقت گذاشتی و خوندی💚

موقعی که پسر عموم تازه به دنیا اومده بود، من چون تک‌فرزند بودم تقریبا هر روزمو با اون می‌گذروندم. شبا از ساعت دوازده‌ و نیم-یک فرایند خوابوندنش شروع می‌شد :)) اول یکم باباش بغلش می‌کرد و تو خونه می‌گردوندش، بعدم می‌ذاشتنش توی پتو و تابش می‌دادن. تاااا ساعت دو و اینا که دیگه چشماش بسته شه :)) با اینکه گهواره و اینا هم داشت؛ ولی اونا همه تفننی بودن :)) خواب فقط تو پتو!

اخ اخ دقیقا نرگس ... بذاری تو گهواره متوجه میشن نمیخوابن:))
حواسشون جمع :))

😂خونه ی شما قراره شعب ابی طالب باشه پس

ولی جدی رویکردتو دوست داشتم. در همین راستا پیج دنیای نیکی و زندگی بندگی رو داخل اینستاگرام معرفی میکنم

:))
ممنونم بابت معرفی پیجا سرفرصت میرم میبینم🌹

چه پستت و دوس داشتم دخترم :)

خدا کنه همونی بشه که میخوای :)

قربون شما، منم تو رو دوست دارم😚

توکل بر خدا:)
ممنونم عزیزم

بچه‌داری و تربیت بچه در حالت معمول که سخته، فکر کن بدغذا ک بدخواب هم باشه حالا:/

خدا حفظشون کنهD:

اره نگرانیا خودشو داره تو حالت عادی :) 

ممنونم خدا ان شاءالله عزیزای شمارم حفظ کنه ^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">